دلم میخواد بگی کجا بودی یه عمر...
روزایه بی منت...
کاش تک تک روزایی رو که زندگی کردم فدات میکردم تا برگردی
نمیتونم به جایه خالیت نگاه کنم و به زندگیم امیدواری ببخشم
گرچه خیلی وقته خوده زندگی رو هم از دست دادم چه برسه به امید...
فدایه سرت همه ی این روزایه سخت
فدای سرت
واسه من سخته واسه تو پر از آرامش
همین کافیه...
همین که چراغه خونت روشنه
همین که میخندی اونم با صدایه بلند
همین که ابریشمه موهات حریم ظلمته شب های تیره اس و بازم بلند شده اون موهایه قشنگت
همین که دیگه هیچ زشتی و سختی ای تو یه دنیا اذیتت نمیکنه
کافیه کل عمره منه
شاید بخندی بهم ولی
بخدا میترسم
میترسم
از زشتی ها و پلیدی هایه این دنیایه زود گذر
که یه وقت زبونم لال اذیتت نکنه
ای کاش فقط یه فرصت داشتم
فقط یه اجازه از خدا
تا میتونستم کله زندگیمو هدیه کنم تو برگردی و من به جات برم
روزی هزار مرتبه اینو میخوام
امیدوارم یه جایی بالاخره جواب بده...
واسه خدا که نداره داره؟
نگرانته
عاشقته
خاص ترینی براش
پس میفهمه حرفایه منو
خدا خیییییییییلی مهربوووووووووونه........
نظرات شما عزیزان:
ای کاش من سرطان میگرفتم....خیلی دوستش داشتم و دارم تا ابد..............
پاسخ:سلام مرسی از اینکه به وبم اومدی بازم به ما سر بزن